هول نکنید!
این روزها ازدواج جوانان، بحث داغ خیلی از محافل است. از گعده های دوستانهی ما و هم سالانمان تا دورهمیهای خانوادگی و نشستهای مدیریتی مسئولین رده بالا، هر جا مینشینیم یا از اخبارش مطلع میشویم صحبتها حول همین محور است. خیلیها تصور میکنند موضوع ازدواج به خاطر سختگیری جوانان و گرههای اقتصادی کشور و خیلی چیزهای دیگر به یک بحران تبدیل شده یا به زودی خواهد شد. بزرگترها نگران سامان نگرفتن فرزندانشان و معایب حاصل از ازدواج نکردن آنان هستند و برخی مسئولین دلسوز به دنبال برگزاری برنامههایی برای مدیریت و گذر از این گردنه. بعضی میخواهند هر طور شده توی این برهوت واسطهی ازدواج بشوند و عدهایی در فکر کمکهای مالی به افراد ضعیفتر جامعه هستند. همهی این کارها البته لازم و پسندیده و نیک هستند اما در خلال آن مسئلهی مهمتری پیش میآید که آسیب بیتوجهی به آن تنه به غفلت از دیگر مشکلات میزند. در هیچ یک از منابع دینی ما قصد بر ازدواج نکردن، تمجید نشده، همینطور که سختگیریهای بیجا و دنیایی برای به هم رسیدن دو جوان، و در عین حال هیچ کجا نیامده که به هر قیمتی ازدواج کنید یا اگر شرایط برایتان فراهم نشد خودتان را ببازید. این که ما جوانی که به هر دلیل کفو خودش را برای ازدواج پیدا نکرده را سرزنش کنیم تا سرخورده و گوشه گیر بشود و در خیرخواهی خدا برای خودش شک کند چه سودی به حال او و جامعه دارد؟ آیا از دست دادن یک نیروی جوان بر اثر ناامیدی به خاطر چنین مسئلهای ناشکری نیست؟ خدا حفظ کند استاد بزرگوار ما را، میفرمایند: «خیلیها پیش من میآیند به شکایت از این که زن یا شوهر گیرشان نمیآید. من عرض میکنم خدمتشان که خدا را شکر! حالا وقت داری درس بخوانی، به رشد خودت و تقوایت برسی. من نمیگویم دنبالش نباشید اما اگر جور نشد دنیا به آخر نرسیده». به نظر من اگر بخواهیم واقع بین باشیم و نگاهی به آمارها بیاندازیم، خیلیها که در سن ازدواج هستند اصلا نمیتوانند ازدواج کنند! پس به جای این که توی سر جوانها بزنیم و ازدواج را بکنیم اولویت اول و آخرشان یا با فشار وادارشان کنیم که با کسانی ازدواج کنند که از لحاظ معنوی و اخلاقی هم رتبهی هم نیستند، کمتر از ظلم نیست. یکی از خواهشهای ما جوانان از شما بزرگترها همین است، نه هول بشوید و نه هولمان کنید! اجازه بدهید ما با آرامش خاطر، با هدفگذاری دقیق، مطالعه و آگاهی در مورد خودمان، اهدافمان، شخصیتمان و ازدواج را بالا ببریم. و مطمئن باشید ما قبل از همهی اینها به وجود خدایی ایمان داریم که میداند نعمتها را چطور تقسیم کند و چه کسی با داشتن یا نداشتن چه چیزی به سعادت نزدیک میشود.