چوپان معاصر طور(5)

خدایا

می دونستی «خوشا آنان که الله یارشان بی؟»

۱ نظر ۰ لایک

چوپان معاصر طور (4)

خدایا بدبخت ترین موجود آدمی ست که بی یاد تو زندگی می کند

صد رحمت به سنگ و صخره که خواه ناخواه یاد تو اند!

۰ نظر ۰ لایک

چوپان معاصر طور (3)

خدایا دقت کرده ای که کتاب تو حتا از نظر گرافیکی هم یکی از بهترین کتاب های روز زمین است؟

آخر خدا دمت گرمی تا کجا ؟

۰ نظر ۰ لایک

چوپان معاصر طور (2)

خدایا دیشب داشتم توی کتابت می خواندم که بدترین دوره ی زندگی پیری و فراموشی پس از آگاهی ست (انبیا/5)

خدایا اگر به آنجا رسیدم خودت هر روز صبح روی لاک اسکرین ذهنم آلارم بده که هستی

۰ نظر ۰ لایک

چوپان معاصر طور (1)

خدایا بنده هایت مجبور نیستند به من دروغ بگویند

این را بهشان بگو!

۱ نظر ۲ لایک
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان