مثل مرغ سر کنده شده ام. گاهی میروم. گاهی میآیم. کمی مینشینم. اندکی راه میروم. باری میخندم و بار دیگر بغض میکنم. چه دارد میشود؟ نمیدانم. تکلیفم چیست؟ بیخبرم. از کدام مسیر میروم؟ راه را بلد نیستم. اصلن میروم؟ خدا عالم است. فقط فهمیدهام در شما، اشک و قلم زود تاثیر میکند. به اشک و قلم قسم، افسار دلم از دستم در رفته. تمامش کنید، زودتر.
۱۱ آبان ۹۴