مهدیه داشت توی تحریریه دور خودش میچرخید، با استرس و صفحهی روزها رو با سه روز تاخیر میبست. هی به من نگاه میکرد و میپرسید با این همه استرس چه کار کنه. من در حالی که داشتم از آزادیم لذت میبردم تمام مدت چشمم به مانیتور روبروش بود که اگر بتونم، کمکی بکنم. نوبت بستن مطلب میلاد حضرت مسیح رسید. یه عنوان سرسری تایپ کرده بود، تا سر فرصت درستش کنه. ازم در موردش نظر خواست. فکر کردم عنوان باید یه جایی سمت کیفم باشه! رفتم، قرآنم رو دراوردم و باز کردم. آیات اول سورهی مریم اومد: سلام بر او، روزی که زاده شد!
بعد از یادداشتی که باعث شد برم کربلا، انتخاب این عنوان تنها اتفاق توی تجربههای همشهری جوانیم بود، که خیلی خیلی بهم چسبید! خصوصا به این دلیل که بین انبیا، علاقهی خاصی به حضرت مسیح دارم. :)
*آیه ۱۵ سورهی مریم
پ.ن: میلاد نبیِ خوبیها، حضرت مسیح (علی نبینا و علیه السلام) مبارک!