یکی از همسفران ما توی راه تهران به مشهد٬ در حالی که ما داشتیم توی کوپه با بلندترین صدای ممکن حرف میزدیم و میخندیدیم و بحث میکردیم در عرض چهار یا پنج ساعت٬ کل کتاب مرد رویاهای سید مهدی شجاعی رو خوند! کاری که من توی یکی از اتاق های ساکت و با نور مناسب خونه٬ تقریبا چهار روز طول میکشه انجام بدم! :)) وقتی از رمز موفقیتش پرسیدم خندید و با لهجهی اصفهانی بامزه ای گفت: من همیشه از بچگی جلوی تلویزیون درس خوندم. اونجا بود که فهمیدم از چه نعمت بزرگی محروم شدم و حالا برای جبران کمبود تلویزیون در بچگیم چقدر باید به خودم گره بخورم تا بتونم بیشتر تمرکز کنم و تندتر بخونم! بعضی آدما شخصن یه دست عجایب هفتگانه توی وجودشون دارن٬ به جان خودم! :))
۱۸ دی ۹۴