اگر حرف نمی‌زنم هم حالم خوب است، خوب‌تر حتی

میگه توی طب سنتی از جمله توصیه‌هایی که به افرادی که مثل تو طبع گرم و خشک دارن میشه، اینه که از حرص و جوش خوردن و پر حرفی پرهیز کنن!

مدت‌هاست متوجه شدم وقتی صبحت کلامی‌م از حد معلومی فراتر میره دلشوره‌ی عجیبی میاد سراغم، حتی حرف‌های خوب، حرف‌های خیلی خیلی خوب هم برای من «تا» دارن و وقتی از تای خودشون می‌گذرن می‌خوام بشینم زار زار به حال خودم گریه کنم. تا به حال نمی‌دونستم ریشه‌ش کجاست، حالا هم نمی‌دونم، اما در عوض یاد گرفتم به مرز کلامم پایبند باشم و خودم رو اذیت نکنم.

خیلی کیف کردم! خیلی!  از این که اکتشافات ابن سینا مویدی بر کشفیات خودم در مورد خودم شد. درود خدای متعال بر روح و هوش و ذکاوتش!


بعد التحریر: حدود یک سال پیش نقلی شنیدم در مورد یکی از علمای بزرگوار (و اسمشون خاطرم نیست) که وقتی یک هفته تدریس می‌کردند می‌گفتند وقت این شده که ما پای منبر بنشینیم و گوش بدیم، احساس می‌کنیم که دلمان از یک هفته حرف زدن زنگار گرفته! عبارت دقیقی که برای حالتم می‌تونم انتخاب کنم همین زنگار گرفتن دله؛ با این تفاوت که اون عالم بزرگوار یک سره حرف‌های نافع می‌زد و ما این چند گرم گوشت رو رها کردیم که تا می‌تونه حرف بی‌خود و بی‌فایده بزنه و حسابمون رو سخت‌تر کنه.

۴ لایک
۰۶ خرداد ۲۳:۱۵ صبا مهدوی
استفاده کردم. خیلی ممنون.

سلامت باشید :)

۰۷ خرداد ۰۰:۴۲ **راضیه **
جالب بود
از نظر طب سنتی هر فرد بهترین طبیب برای خودش ه و شما راه درمان خودتون رو یافتید : )

بله واقعا طب سنتی دنیای عجیب و جالبی داره و خیلی کاربردیه.

۱۳ خرداد ۰۸:۵۵ روح معلق (بیاد اون روزا)
الان دیدم یه راضیه قبل من هست گفتم اینجوری اسم بزارم :)
این درمانت رو منم برای خودم تجویز کردم کلن یه وقتایی سایلنت بودن خیلی می چسبه

:))))

دقیقا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان