دیشب خیلی ناگهانی توی یکی از گروههای مجله عکسی دیدم که خیلی به هم ریختم به خاطرش و پست قبل هم مربوط به همون عکس اتفاقی دیده شده بود. کار بدتر این بود که رفتم باقی مزخرفات کانال منبع اون عکس رو هم دیدم و خون توی سرم به جوش اومد. امروز توی عالم به هم ریختگی و در حال فکر به این که وظیفهم وسط این آشفته بازار چیه به سه تا موضوع برخوردم که هر سه راهگشا بودند و دلگرمم کردند که اولین موجودی نیستم که با این شرایط مواجهم! و خیلیها چه امروز و چه هزار سال پیش توی موقعیت مشابه من بودند.
یکی این پست آقای زائری در اینستاگرم بود، که روشنم کرد احساس دردم به جاست.
دومی این پست ایشون بود که توسطش فهمیدم نباید هر خزعبلی رو نگاه بکنم.
سومی این نامه از حضرت امیر المومنین (ع) خطاب به عبد الله بن عباس بود : آدمی با دست یافتن به چیزی که از او فوت شدنی نبود، شادمان می گردد و با از دست دادن چیزی که دست یافتنی نبود، اندوهگین می شود. مبادا نیکوترین چیزی که از دنیا به دست آورده ای نزد تو لذتی باشد که به آن رسیده ای و یا کینه ای باشد که فرو نشانده ای، بلکه باید بهترین کار نزد تو خاموش کردن باطلی یا زنده داشتن حقی باشد. باید خوشحالیت به چیزی باشد که (برای آخرتت) پیش فرستاده ای و اندوهت بر چیزی که از خود برجای می گذاری و اهتمامت به پس از مرگ باشد.
تا حدی تکلیفم روشن شد با مسائلی که باهاش درگیرم و از این بابت خدا رو شکر.
۸ خرداد ۹۵