این فاصله انگار نه انگار زیاد است

- راستی مشهدم٬ به یادت!

+چه خوب٬ هر سال می‌رین؟

-هر وقت قسمت باشه٬ هر وقت کارمون داشته باشن٬ هر وقت کارشون داشته باشیم٬ هر وقت دلمون تنگ بشه٬ میایم!

+قشنگه ...



پ.ن: گاهی فکر کنیم به این که خدای من و شما٬ امام رضای من و شما٬ دین من و شما٬ در واقع دین و خدا و امام رضا(ع) همه‌ی مردم دنیاست. خدای گنهکاران٬ امام رضای کلیمیان و دین مسیحیان ... فکرش رو بکنید! آدم دلش می‌خواد محبتش رو بین همه‌ی عالم تقسیم کنه وقتی به این باور می‌رسه که همه از یک ریشه‌ایم٬ همه یه خدا داریم٬ همه قرار هست زیر سایه‌ی یه علم زندگی کنیم ... کاش که خوب بشیم٬ انقدر خوب٬ که شما رو بخوان به واسطه‌ی ما :)

۱ لایک
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان