روزگار آدمها را ورز میدهد، میکوبد و از نو میسازد؛ برای همین کم کم یاد میگیرند با همهی دلگیری و دلشکستگی بعضی از مردم را دوست داشته باشند. تمرین میکنند به بهانههای کوچک روی دلشان مرهم بگذارند و جای خواست خدا را با اصرار نفسشان عوض کنند. خدا از ما میخواهد در تعامل با مسلمانها، به اندازهی قابل توجهی خودمان را به آن راه بزنیم، ندیده و نشنیده بگیریم و نفهمیم و تا میتوانیم مهربان باشیم. خدا میخواهد ما به هر بهانهای از هم جدا نشویم، پشت هم بایستیم و دلگرم به هم باشیم... و نیست که معامله گر خوبی است، خودش بینهایت را جایگزین کوچک و حقیر میکند.
و چه لحظات شیرینی است وقتی بغضت را فرو میدهی، اشکت را هضم میکنی و کسی را به خاطر خدا میبخشی. این وقتها دل محقرت به اندازهی آسمان وسعت میگیرد. مثل کسی که با رنج زیاد بار سنگینی را زمین گذاشته باشد، نفس راحت میکشی.
اگر باری روی دوشت داری به خدا اعتماد کن، همین امروز زمینش بگذار. خرجش یک پیام، تماس، یا دیدار کوتاه است.
:)