اگر نظر من رو بخواید، خدا ما رو میشناسه که عیبهایی که خودمون فریادش نمیزنیم رو مستور و مکتوم میکنه و از ما هم میخواد نسبت به هم همین طوری باشیم. یه رگ «کله شقی» خاصی هست توی ما آدمها، که وقتِ خرابکاری و رونمایی از دسته گلهایی که به آب دادیم، خودش رو نشون میده. یعنی هم خراب میکنیم و هم رومون زیاده! ماها یکی رو میخوایم که بفهمیم فهمیده، ناراحت هم شده، اما حداقل با صدای بلند در موردش حرف نمیزنه که بقیه بفهمن؛ شاید جبران کردیم، شاید درست شدیم.
.
.
.
ولی بازم اگر نظر من رو بخواید، ماها خیلی بیمعرفتیم، که آبرومون پیش بندههای خدا یادمون نمیره اما آبرومون پیش خدا چرا.
۲۴ خرداد ۹۶