یکی از بچههای کلاسم بامزه و غیر معمولی ست. اسمش را گذاشتهام خانم «مخالفم». چون عقیده دارم در کلاس درس باید تا جایی که ممکن است فضای گفتگو فراهم باشد و همه حرفشان را بزنند و نقدشان را حتی اگر تند باشد بگویند، اتفاقا او که ساز مخالف میزند را دوستتر دارم، چون بیشترین کمک را به همه برای پیدا کردن سعهی صدر میکند و از زوایای عقل همه، پاسخها و استدلالها را بیرون میکشد. دیروز یک سوال مطرح کردم و نظر همه را گرفتم. دیدم هیچ نمیگوید. خواستم با نظرش دیگران را نقد کند، چون میدانستم به مذاقش خوش نیامده نظرشان. غیر عادی نبود که بگوید: «من مخالفم». گفتم: «استدلالت را هم بگو.». گفت: «استدلالی ندارم. یعنی نمیدانم چرا، فقط میدانم مخالفم!» 😁
به نظرم زندهترین کار عالم، معلمی و مربیگری است. از همنشینی با آدمها در هر ساعت هزار برگ و شاخهی نو درت جوانه میزند.