رفیق(2)

عشق است، رفیقی که هر طور شده خودش را می‌رساند به کنفرانس ساده‌‌ی یکی از درس‌های تخصصی‌ات و می‌شود مایه‌ی دلگرمی‌ات و دست‌های سرد شده از استرست را بعد از پایین آمدن آنقدر می‌فشارد که گرم شود، گرم‌تر از همیشه.

۲ لایک
ایـن هـمـه آدم رفـتـنـد و نـیـامـده انـد؛ و فـقـط یـک نـفـر اسـت کـه رفـت و هـنـوز هـم در تـاریـخ دارنـد مـیـگویـند:‏ نیامــد نیامـــد ... ای اهـل حـرم میـــر و علمـــدار نیامـــد

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْفَضْلِ الْعَبّاسَ
کلی حرف دارم برای توصیف ِ ت 
وقتی که می دیدمت اون بالا 
ترجیح می دم تو ذهنم مرورشون کنم و هی دلم برات تنگ بشه 
:)

هر چی هست از لطفته :)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان