بله، این که یک پسر و دختری هم رو بپسندند و شرایط هم رو با وجود تفاوتهای کم و بسیار بپذیرند نکتهی اصلیه؛ اما هر دو طرف دارند خانواده و اقوام جدیدی رو کنار خودشون میپذیرند که بناست باهاشون "زندگی" کنند. ما نه میتونیم و نه میخوایم که با ازدواج به یک جزیرهی دور افتادهی خالی از سکنه و بدون ارتباط با جهان خارج مهاجرت کنیم و نه در بسیاری از موارد خانوادهها میپذیرند که در پروسهی ازدواج دخالتی نداشته باشند، نه گاهی توان دارند بین صلاح و سلیقه تفاوت و مرز قائل بشن. در مورد خلاهایی که علت "فشار سلیقهای و غیر لازم" هست هم چند تا پست قبلتر گفتم. (اینجا)
فلذا دو تا کار خیلی مهمه که در فرایند خواستگاری انجام بشه:
1. بررسی جزئیات خصوصیات اخلاقی، اعتقادی، آداب و رسوم، فرهنگ خانواده و اقوام طرف مقابل؛ ریز بپرسید و رودربایستی هم نداشته باشید
2. جلو رفتن با یک مشاور کاربلد که در صورت وجود تفاوتهای فرهنگی یا اقتصادی، حتما به شکل واقعی بتونه بهتون راهکار بده چون خیلی از چیزهایی که ماها قبل ازدواج، میگیم حَلَ (حالا :دی) مهم نیست، چون از ویژگیهای دیگهی طرف خوشمون اومده، نه تنها مهم بلکه دردسر سازه. مشاور به شما کمک میکنه که ضریب واقعی ویژگیهای طرفتون رو کشف کنید. اگر واقعا خوبیهای میچربه به تفاوتها، بهتون راهکار میده تا از پس مدیریت بقیهش هم بر بیاید.