در این حد

خبرنگار که باشی

دنیا خیلی کوچک می‌شود

آنقدر که یک روز بی‌خبر تماس ناشناسی را جواب می‌دهی و بعد از سلام می‌شنوی:‌ «ببخشید میشه شماره‌ی خانم هدیه تهرانی رو به من بدید؟‌بچه‌ها شماره‌ی شما رو دادند به من برای گرفتنش»


:)))

۱ نظر ۳ لایک

خبرنگاری حرفه‌ی ریزبین هاست

گابریل گارسیا مارکز معتقد است که برای نوشتن یک گزارش عادی باید به اندازه‌ی یک رمان اطلاعات داشت. این نکته نشان می‌دهد که یک خبرنگار باید تا چه حد همه‌چیز را از زیر ذره‌بین خودش رد کند و چقدر سرش همه جا بجنبد. این البته برای منی که بیشتر مواقع عمرم کلی نگرم و جزئیات در حدی که خبرنگاری لازم دارد برایم غالبا بی‌اهمیت است خبر هیجان‌انگیزی نیست.

۰ نظر ۲ لایک
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان