آن ها به ظاهر دیوانه اند

مدتی است که به طرق مختلف به مضمون این جمله از خطبه ی متقین امیرالمومنین (ع) بر می خورم که : «...یَقُولُ: قَدْ خُولِطُوا وَ قَدْ خََالَطَهُمْ أَمْرٌّ عَظیِِمٌ»*. در اینجا حضرت می فرمایند که مردم تصور می کنند این آدم ها (متقین) دیوانه اند. چند نفر از آدم هایی که ویژگی های این خطبه در آن ها بارز بود را از نظر می گذارندم و می دیدم که دقیقا همین تصور از برخی اعمال آن ها بر می آید، آدم هایی که راه رفتن و خندیدن و گریه کردن و حتی نصیحت کردنشان شبیه آدم حسابی ها نیست! فکری بودم که چطور این نتیجه حاصل می شود که با کمی مقایسه ی رفتار این آدم ها با خودم به جواب رسیدم. 

ما آدم های معمولی، که هوش و حواسمان در همین دنیاست، تصور می کنیم تک تک رفتارهایمان زیر نظر مردم است و برایمان مهم است که آن ها چه درباره ی ما فکر می کنند و اصولا این تفکر به شدت ملاحظه کارمان می کند. حتی گاهی بر می گردیم و اگر کسی حالتی غیر معمولی از ما دیده، آن را توضیح می دهیم و اصلاح می کنیم، مبادا طرف دیگر رویمان حسابی باز نکند. اما کسی که هوش و حواسش جای دیگری است و حقیقت دیگری را هم می بیند، برایش چه اهمیتی دارد که دیگران چه برداشتی از حرف و رفتارش می کند و دیوانه اش می پندارد یا نه؟

چه حالت شیرینی است، که تو عاقل ترین مردم باشی و آن ها بی عقل ترینت بپندارند و با کلام و گفتارشان متکبر و مغرورت نکنند و به حال خودت در خلوت با خدا رها باشی. خوش به حال متقین، که کسی نمی فهمدشان!


*آن بیننده گوید: آن ها دیوانه شده اند، در حالی که اندیشه ای بس بزرگ آنان را به این وضع در آورده.

۴ لایک
۱۹ فروردين ۱۳:۰۲ مورا مودا
 من در جایگاهی نیستم که روی حرف حضرت علی مهر  تایید بزنم و ...
و حقیقت همینه و لاغیر

بزرگوارید :)

۱۹ فروردين ۱۳:۰۳ خانم خوشبخت خانم خوشبخت
:)

بعضی .قت ها همین یه لبخند خودش دلگرمیه :دی

ممنون که اینجا رو می خونید :)

عجب :)
اندیشه ای بس بزرگ !

خدا کنه فهم اندیشه ی حضرت رو بهمون بدن ...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان