چقدر بر سر زلفت شکار داری تو(۲)


کودک بازیگوشی‌ام

بر ساحل هستی

و تو آفتاب بالای سر و گنبد مینا و خروش دریا و زمین زیر پایی

من که از شش جهت دچار توام

من که با وابستگی‌ام به تو

من که با سر سوزنی شبیه تو نبودن آبرویت را برده‌ام

من که بد بوده‌ام

من که تو را دوست داشته‌ام

...

منِ بی تو بی معنی و با تو مایه‌ی رسوایی را چه می‌کنی؟



+غدیرانه

۱ لایک
برای رسیدن به هدف،باید از مرز خستگی گذشت؛باید نیرومندتر از توان خود بود 
(گروتوفسکی)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان