این یکی را برای خودمان نگه داریم!

در فضای داغ انتخاباتی، رفتار دو دسته آدم‌ها‌ که دو سر یک طیف محسوب می‌شوند از همه بیشتر جای فکر و تامل دارد. دسته‌ی اول آدم‌هایی به شدت اخلاقی‌اند که دلشان نمی‌خواهد دامنشان به اینجور مسائل تر بشود. خودشان را درگیر این جنس بحث‌ها نمی‌کنند و اگر هم بخواهند به عالم سیاست وارد شوند و در انتخابات رایی بدهند، بهتر می‌بینند در کار کسی جستجو نکرده، زبان به غیبت از افراد نگشایند و در این باره با کسی مشورت نکنند. روایتی هست که به جهاتی عجیب مرا یاد این‌ها می‌اندازد: 

می‌گویند معاویه روزی روی منبر خطبه می‌خوانده. مجلسی بوده که گویا ابا عبد الله(ع) هم در آن حضور داشته‌اند. بالای منبر شروع می‌کند از فضایل پسرش یزید گفتن. امام حسین(ع) این شرایط را تاب نمی‌آورند و در نقد فضایل ساختگی، رذایل یزید را نام می‌برند. ما که در صحنه نبوده‌ایم، این جزئیات هم در هیچ تاریخی ضبط نشده، اما با چیزی که از سیاسی معاویه سراغ داریم، احتمالا با ظاهری آرام به حرف‌های ابا عبد الله(ع) گوش داده و بعد لبخند زده، سری به تاسف تکان داده و با مکثی برای جلب توجه پراکنده‌ی جمع به خودش گفته: «یزید هر چه که هست و هر چه می‌کند، غیبت تو را نمی‌کند!» 

این نکته‌ای است که خیلی‌ها را می‌تواند به اشتباه و تردید بیاندازد، در حالی که جستجو و کنکاش و فکر و صحبت از عیوب و فضایل کسانی که قرار است زمام امور کلان مملکت را به عهده بگیرند، تا جایی که به تهمت و دروغ و تمسخر تبدیل نشود، نه تنها گناه نیست، بلکه مثل مشورت دادن در ازدواج و معامله اگر ویژگی‌های مثبت و منفی منصفانه گفته نشود، بر خلاف رسم مسلمانی است! 

دسته‌ی دوم آدم‌هایی نه سیاسی به معنای درست کلمه، که سیاست زده‌اند. عمر شریفشان را پای طرفداری از یک جناح یا فرد خاص صرف می‌کنند، بدون این که در مورد عملکرد آن‌ها تحلیل درستی داشته باشند. سیاست را عالم جنگ و پیروزی می‌دانند و برایش حاضرند دست به هر کاری بزنند. این‌ها بر خلاف گروه اول، اخلاق را به عنوان یک مفهوم متغیر، با نیاز و شرایط سیاسی خودشان تطبیق می‌دهند و به هزار دروغ و کلک، کار افراد جبهه‌ی مورد تاییدشان را توجیه و برای دروغ‌هایشان مدرک هم می‌آورند و از این که احیانا لازم شود چیزی بگویند که آبروی طرف مقابل را هزار تکه کند، ابایی ندارند. 

دلمان برای آدم‌های دسته‌ی دوم، جا دارد که بیشتر از دسته‌ی اول بسوزد. معصوم درباره‌ی این آدم‌ها می‌فرمایند: « ملعون من باع آخرته بدنیا غیره» / ملعون کسی است که نه خودش قرار است پستی بگیرد، نه قرار است یک ریال به درآمدش اضافه شود، نه قرار است با بالا و پایین رفتن کاندیدای مورد حمایتش در کار و بارش گشایشی ببیند، آخرتش را می‌فروشد، تا یکی دیگر چند صباحی در دنیا ریاست کند.


لینک انتشار در روزنامه‌ی همشهری: اینجا

۴ لایک
۱۰ ارديبهشت ۰۹:۲۲ صحبتِ جانانه
جالب بود
۱۰ ارديبهشت ۱۰:۳۹ أَنَا یَمَانِیٌّ
سلام
البته گروه دومی که اشاره شد منافع خاص خودش را دنبال می کند.در وضع موجود و گزینه یحتملی که مد نظر هر دوی ما هست به نظر می رسد فراتر از این نیز باشد.آنها نیامده اند که فقط حامی رئیس 4% ها باشد بلکه آمده جریان خود را دوباره احیا و به رئیس بفهماند که اگر تو امروز رئیس هستی به خاطر ما بوده و...

لایه های پنهان سیاست کم از هزار تویی در هم پیچیده ندارد


ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان