توی جای جایِ تاریخ اسلام و دفاع مقدس(خصوصا مناسب با همین ایام، آزادسازی خرمشهر) میبینیم که خانمها در جنگ، تا دست گرفتن اسلحه شرکت داشتند. این فخرِ ماست، که دین ما زنهای شجاعی تربیت میکنه، همونطور که افتخار میکنیم به زینب کبری و فاطمهی زهرا(س)، که تحقیر جسمی و جسارت دشمنانشون در عالم ماده، هیچ وقت موجب حقارت و تضعیف روحشون نشد.
البته نه فخرِ فمینیستی، که به هوای برابری زن و مرد، زنها رو در شبیه به مردها شدن تشویق میکنند و خوشحال اند! ما معتقدیم این بزرگواران با حفظ تمام زنانگیشون از خودشون شجاعت نشون دادند و جایی، حتی ذرهای، از ریحانه بودنشون کم نشده. گاهی موقعیتی پیش میاد که ایستادگی نکردن، نه تنها نشانهی لطافت و زنانگی نیست، بلکه ناشی از جبن و خواری درونیه و زنهای اینچنینی با تمام نیرو، از پس این امتحان براومدند.
تازگی فهمیدم که برعکس جهاد، که فقط به مردها واجبه، دفاع، بر مرد و زن واجبه. وقتی دشمن تا جلوی بینی مسلمانها پیشروی میکنه، دیگه وقتی برای تلف کردن و فرصتی برای دست دست کردن وجود نداره. «همه» باید با تمام قوا از داشتههای ارزشمندشون دفاع کنند.
حالا شما جنگِ تن به تن و نظامی رو بردار، جاش بذار کار فرهنگی یا جهاد علمی یا هر چی!