ای که دستت می‌رسد، کاری نکن! :))

وقتی کاری بهم سپرده شده، به هر دلیل کند انجام میشه و یکی بتمن وار و زورو صفت وارد میشه که کمکم کنه جمعش کنم حالم از دو تا چیز به هم می‌خوره:


1. خودم، که چرا انقدر کندم!

2. خیّر محترم و طفلکی و دلسوز و آگاه به زمان‌بندی خروجی‌های تشکیلاتی! :دی


دست خودم نیست. کمال‌گرایی و تمامیت‌خواهی مجموعا من رو برده، انگشتام رو فرستاده برای خانواده‌م!

۳ لایک
۲۴ اسفند ۰۶:۲۹ پلڪــــ شیشـہ اے
دقیقاااااا 
منم از کودکی دچار این کندی هستم
دیونه کننده است
سلام علیکم
نمیدونم چقدر این حرفم به مطلب شما ربط داره اما آدمای تند و تیز و باهوش غالبا بیشتر از بقیه در دام سطحی نگری گرفتار میشن... چون کمتر باهوشی هست که صبور هم باشه... و صبر یکی از کلیدی ترین ویژگی های عمیق فهمی هست...
البته همونقدر که عجله داشتن و کم صبری، وهمی هست، تعلل هم وهمی هست... یه مطلبی در این باره نوشته بودم
۲۴ اسفند ۰۸:۱۷ صحبتِ جانانه
استادمون گفت مهم انجام شدن کار خیره
نه به دست من و توی خونه ی من و با محوریت من انجام شدنش
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان