چی میشه یه روز بیوقت
قبل این که بیای خونه
زنگ بزنی بگی: «عیال! چمدون کوچیکه رو پر کن میخوایم دو روز بریم کویر، لباس گرم هم بردار که شب کویر کولاکه»؟
میدونی چند وقته با هم سفر نرفتیم؟
پ.ن: دارم در عالم توهم هایم به ژانرهای جدیدی از نویسندگی دست پیدا می کنم. «طفل کبیر هستم. بسیار خوشوقتم ژانر جدید!»
۲۵ مرداد ۹۴