یا علی مددی

گاهی باید دوربین عقلمان را بگذاریم روی پهابادی چیزی و از دایره‌ی کوچک پسِ سر تا جلوی بینی که فکر می‌کنیم تمام دنیاست کمی زاویه بگیریم٬ بلکه بهتر ببینیم! ما تاریخ را از همین دیدِ پهبادی می‌خوانیم و می‌بینیم و بر همین اساس هم قضاوت می‌کنیم. بادی می‌اندازیم به غبغبمان که نه ما وضعمان به وخامت مردم کوفه نیست! غافل از این که کوفه‌-ای که مجاز از مردم ساکن آن است- یک شهر خفته در دل تاریخ نیست؛ کوفه یک ایدئولوژی بالقوه در دل و جان بشریت تا قیامت است!

این قسمت از روایت سید جعفر شهیدی در کتاب قیام حسین(ع) که مربوط به واقعه قیام مسلم ابن عقیل در شهر کوفه و لشکر کشی آن‌ها تا کاخ ابن زیاد است را بخوانید:‌ «وقتی پسر زیاد خود را گرفتار دید از سی تن از بزرگان کوفه که گرد او بودند تنی چند به میان مردم فرستاد تا جمعیت را پراکنده کنند. آنان که مردانی کاردیده بودند می‌دانستند مردم بی‌تدبیر و آشوبگر را چطور می‌توان از هیجان بازداشت. هر یک از آ‌ن‌ها به نزد گروهی رفت و گفت ای مردم چه می‌خواهید؟‌ چه می‌کنید؟ مگر نمی‌دانید سپاهیان شام فردا می‌رسند؟ مگر نمی‌دانید با لشکر شام نمی‌توان در افتاد؟ ... در آن لحظه کسی نبود که فکر کند لشکر شام هم‌اکنون گرفتار پایتخت و و نگران حجاز و مصر و دیگر نقاط آماده‌ی طغیان است. و برفرض هم که چنین لشکری آماده باشد و به راه افتد٬ تا یک ماه دیگر به کوفه نخواهد رسید! چنین حساب ساده را نه آن مردم بی‌فکر می‌دانستند و نه در آن آشوب کسی بود که آنان را مطلع سازد. اگر هم خیراندیشی بود و می‌گفت معلوم نبود بپذیرند.» 

ما مردم جالب که عمق برکه‌ی فکرمان یک بند انگشتی است که به ته دنیای مجازی و اپلیکیشن‌های روی دستگاه‌هایمان می‌رسد٬ در ساده لوحی و زود باوری چه کم داریم از آن مردم جالبی که به بهانه‌ی شایعه‌ی چند نسناس دور سفیر امام حسین(ع) را خالی کردند؟ ما مگر امتحانی به سختی مردم کوفه داده‌ایم که بهمان ثابت شده باشد که وضعمان چندان هم بد نیست؟ مایی که روزی هزار شایعه را می‌خوانیم و هزار توجیه را باور می‌کنیم و آن‌قدر ریشه‌هایمان محکم نیست که به بادی اساس دنیا و آخرتمان نلرزد!

۰ لایک
۰۶ آذر ۲۰:۱۱ ماه پیشانو
همیشه ترسم اینه که کوفی باشم و خودم نفهمم....
خدا خودش کمکمون کنه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان