دگران روند و آیند

این همه برایت رقیب ساختند. محکوم به فنایت کردند. بهت نسبت قبرستان دادند و رفتند سراغ دشمنان تازه به میدان آمده‌ات. بی‌وفایی کردند. ولی برای من همین بس که بغل دستی‌های دبستان و راهنمایی‌ام را از بین این همه آدم پیدا می‌کنی و با ذوق بهم پیشنهادشان می‌دهی و حالم را جا می‌آوری. همین است که هیچ کس برایم تو نمی‌شود.


#فیس_بوک

۰ نظر ۰ لایک

حلالیت به سبک اروپایی!

رفتم توی دفترش

گفتم حلالم کنید، چون از وقتی اومدید ازتون دل خوشی نداشتم!

لبخند زد و گفت طبیعیه! و بخشید


۰ نظر ۰ لایک

چه خوبه که برنگشتی!

امروز فکر کردم که باید به جایی برسم که اگر روزی بیایی از تو تشکر کنم که رفتی!

که با این وضع و با این همه چیز را زیر و رو کردن رفتی

آن روز باید بتوانم بگویم شاید اگر تو نمی رفتی من به رفاقت با تو قناعت می کردم و نمی فهمیدم که می توان تا چه افق های بلندی پر و بال گشود

۱ نظر ۰ لایک

دیر

آدمی را که سد راه آخرت توست

همین امروز کنار بگذار

همین امروز!

همین حالا

که فردا دیر است ...

۱ نظر ۲ لایک

لولی

نمی دانم چرا دقیقن روزهایی که دیگر بهش فکر نمی کنم شب به خوابم می آید

بدون این که حرفی بزنیم

مدام با نگاه و اشاره خواهش می کند که ببخشمش

و من سنگدل ترین آدم دنیا هستم در خواب!

۰ نظر ۰ لایک

دختر بابا

+بابا

-[سر در گوشی زمزمه می کند] جانِ بابا؟

+بابا

-[سر بلند می کند] جانِ بابا؟

+من دختر بدی ام بابا

-چرا بابا؟

+خودمو دوست ندارم بابا ... من خودمو دوست ندارم و آدما هم منو

۱ نظر ۰ لایک

نوتیفیکیشن

عکس های آخرین مشهد دسته جمعیمان را پاک کردم

یکی یکی

فقط دو عکس را نگه داشتم

دو عکسی که مرا در آن ها بغل گرفته بودی

برای روز مبادا،

که اگر خدایی ناکرده یادم رفت در چه دنیای پستی زندگی می کنم و به آنچه هست امیدوار شدم به خودم یاداوری کنم

۰ نظر ۰ لایک

من

آدم هایی که زندگی آن روی سکه ی خود را به آن ها نشان داده

و آن ها هم تصمیم گرفتند آن روی سگ خود را به زندگی نشان دهند

خطرناکند

خطرناک!

هوس زندگی کردن با این آدم ها را نکنید

۲ نظر ۰ لایک
قبلی
۱ ۲ ۳ . . . ۶ ۷ ۸
«بعد از این نام من و گوشه‌ی گمنامی‌ها
که غریبان جهان شهره‌ی آفاق‌ ترند»
موضوعات
کربلا ای کاش مسافرت بودم (۱۳)
یادداشت‌های یک زن خانه‌دار (۱۴)
چوپان معاصرطور (۱۵)
ما اینجوری دیدیم (۱۲۲)
اتفاق خودش نمی‌افتد (۷۸)
رج به رج (۱۳)
هنگامه‌ی تب (۳۸)
مداد سفید (۵۰)
خنده ی گشاد (۱۱)
اونی که برام قله ست (۱۶)
اینجور وقتا (۵۷)
مداد سرخ (۱۷)
دیالوگ‌های ماندگار (۴)
تا پخته شود خامی (۱۴)
من ریحانه‌ام (۱۱)
نامه های جمعه (۲)
برکه ی کاشی (۱۲)
کلاس طلیعه (۸)
با توام (۱۲)
پیوند ها
لابلای گل های پیراهنش
یک ذهن مُشَبَّک
نیوفولدر
پرانه ام
سلام
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان